نویسنده: مسعود صدر محمدی
همچنان که انتظار میرفت رجب طیب اردوغان برای یک دوره پنج ساله دیگر ریاست جمهوری ترکیه را بر عهده گرفت. با در نظر داشتن این که مجلس نیز با اکثریت نسبی به نفع ائتلاف او است و احزاب مخالف امکان مانعتراشی و نظارت جدی و موثر بر دولت را به دلیل نداشتن اکثریت نخواهند داشت اردوغان برای پنج سال آینده همچنان رئیس علی الاطلاق کشور به شمار میرود و همچون دور گذشته اراده او بالاترین اراده برای سیاستگذاری در کشور خواهد بود. در حالی که تا پاسی از شب گذشته هواداران او در سراسر کشور جشن و پایکوبی داشتند اردوگاه مخالفان در سکوت به سر برده جز اشاره به تداوم مبارزه و لزوم حفظ روحیه طرفداران خود حرفی برای گفتن نداشت.
اکنون پس از مشخص شدن وضعیت انتخابات اصلیترین سوالی که وجود دارد این است که پس از این وضعیت سیاسی ترکیه چگونه خواهد بود؟
جناح قدرت
-
کابینه جدید
اصلیترین موضوع هفتههای آینده در جناح قدرت مساله کابینه جدید دولت خواهد بود. اعضای جدید کابینه نقشی مهم در سیاستهای نوین دولت ترکیه خواهد داشت و سطح وزرا نشاندهنده نوع کنشگری دولت در ارتباط میان حوزههای وزرات و نهاد ریاست جمهوری خواهد بود. نکته قابل توجهی که وجود دارد این است که غیر از دو نفر از وزرا تمام وزرای کابینه فعلی به عنوان نمایندگان مجلس در پارلمان حضور خواهند داشت و بر اساس قانون اساسی جدید ترکیه نمایندگان مجلس حق عضویت در کابینه را ندارند مگر آنکه از مقام نمایندگی استعفا داده باشند. با در نظر داشتن این وضعیت کابینه آینده کابینهای کاملا جدید و تازه نفس خواهد بود و برخی مقامهای راهبری همچون وزارت کشور، وزارت خارجه، وزارت اقتصاد و وزارت دفاع تبدیل به موضوع اصلی بحث و جدلهای سیاسی خواهد شد.
از هم اکنون گمانهزنیها در مورد افراد احتمالی حاضر در کابینه آینده موضوعی کلیدی در مجامع سیاسی شده و از احتمالاتی که خصوصا برای مناصب اصلی در کابینه بیان میشود میتوان به این نتیجه رسید که اردوغان کابینه آینده خود را از نیروهای نزدیک به خود و معتمد تشکیل خواهد داد. این ترکیب جدید و نزدیک به شخص رئیس جمهور امکان حرکت سریع و بدون حاشیه و هماهنگ دولت را میتواند در پی داشته باشد، همچنان که میتواند در طولانیمدت به سمت حذف حق نظر بدنه کارشناسی میانه بروکراسی کشور و در نتیجه افزایش ضریب مقاومت بدنه اداری و نیز افزایش ضریب ریسک خطاپذیری در سیاستها نیز سوق یابد.
شایعات موجود در آنکارا حکایت از آن دارد که ابراهیم کالین که سخنگوی ریاست جمهوری است اصلیترین گزینه جانشین مولود چاووشاوغلو برای مقام وزارت خارجه است. فخرالدین آلتون، رئیس مرکز ارتباطات ریاست جمهوری نیز از جمله کسانی است که به احتمال بسیار قوی در قامت وزیر در کابینه حضور خواهد داشت. بحث برانگیزترین موضوع مساله تصدی وزرات کشور است. با توجه به این که سلیمان سویلو وزیر کشور فعلی ترکیه یکی از پرحاشیهترین و بحث برانگیزترین اعضای کابینه بود و به نوعی معمار نوین وزارت کشور به شمار میآید، برخی افراد نزدیک به حزب عدالت و توسعه معتقدند که احتمالا سویلو از نمایندگی مجلس استعفا داده و همچنان به عنوان وزیر کشور منصب خود را حفظ کند. اما برخی منابع دیگر با اشاره به رقابتهای درون حزبی و این که رقبای سویلو از ماندن او در وزارت کشور و افزایش توان پشت پردهاش در حزب ناخشنود خواهند بود، معتقدند که سویلو در نمایندگی مجلس باقی خواهد ماند و منصب وزارت کشور به سیف الله حاجی مفتی اوغلو، دبیر شورای امنیت ملی داده خواهد شد. در این میان نام افکان آلا، وزیر سابق کشور که رابطه خوبی نیز با اردوغان داشت در آنکارا شنیده میشود.
با توجه به بحران اقتصادی موجود در کشور مساله سکانداری وزارت اقتصاد نیز یکی از موضوعات بسیار حساس برای کابینه آینده است. نورالدین نباتی، وزیر اقتصاد فعلی عملکرد مناسبی نداشته و از کنترل وضعیت اقتصادی کشور باز ماند. با نظر به بحرانی بودن وضعیت محمد شیشمک وزیر اسبق اقتصاد که سابقه خوبی در وزارت اقتصاد دارد به عنوان اصلیترین گزینه وزرات اقتصاد مطرح شده است. اردوغان ماهها است که در پی راضیسازی او برای سکانداری اقتصاد است اما بر اساس شنیدهها در مجامع مطبوعاتی ترکیه او برخی پیششرطها برای حضور در این مقام دارد.
در مورد وزیر دفاع که با تغییرات بنیادین در ساختارهای نظامی امنیتی کشور اصلیترین مسئول نظامی کشور به شمار میآید همچنان برخی شایعات حکایت از احتمال استعفای خلوصی آکار، وزیر دفاع فعلی از نمایندگی مجلس و بقای او در منصبش دارد. اما در صورتی که آکار مشغول نمایندگی مجلس باشد، رئیس فعلی ستاد کل نیروهای مسلح، ژنرال یاشار گولر نامزد اصلی مقام وزارت دفاع است.
-
هماهنگی درون ائتلافی
یکی دیگر از موضوعاتی که بحثبرانگیز است و در هفتههای آینده جناح قدرت را با فراز و نشیب مواجه خواهد کرد، مساله تنظیم روابط درونائتلافی است. تا پیش از این ائتلاف جمهور متشکل از دو حزب عدالت و توسعه و حرکت ملی بود و تلائم و هماهنگی رهبران این دو حزب باعث حرکت هماهنگ آنها در مجلس میشد. اما اکنون دو عنصر تازه نفس و البته متفاوت یعنی حزب باردیگر رفاه و حزب هداپار در این ائتلاف حضور دارند. این که این دو حزب که با رویکردهای رادیکال خود شناخته میشوند چه نوعی از تعامل را با حزب عدالت و توسعه خواهند داشت موضوع اصلی جناح قدرت خواهد بود. مساله سوگند نمایندگی از سوی نمایندگان هدا پار و مساله لایحههای حقوق زنان از سوی حزب باردیگر رفاه از اکنون محل بحث شده است و این وضعیت نشاندهنده این حقیقت است که پس از این یکی از مسائل اصلی جناح قدرت همراه کردن این احزاب در موضوعات حساس با خود خواهد بود.
-
جذب رقبا
از مسائل قابل توجه دیگر در مجلس وجود تعداد قابل توجهی (قریب به چهل نفر) از افراد با سابقه همکاری با حزب عدالت و توسعه و یا دارای گفتمان سیاسی مشترک در جناح رقیب است. این افراد که برخی مانند نمایندگان حزب دوا (باباجان) و حزب آینده (داوداوغلو) اساسا سابقه همکاری و یا نمایندگی و ریاست در مقامات بالادستی کشور در دوره حزب عدالت و توسعه را دارند و یا این که مانند نمایندگان حزب سعادت اگر گذشته همکاری با حزب عدالت و توسعه را نیز نداشته باشند دارای گفتمانهای فکری نزدیک به هم هستند. با در نظر داشتن این وضعیت اردوغان از اکنون در حال برنامهریزی برای جذب برخی از این نمایندگان به سمت خود است. در صورتی که چنین اتفاقی در مجلس رخ دهد جناح مخالف با کاهش کرسی مواجه شده و مشکلات فراوانی در اقدامات هماهنگ خواهد داشت. وقتی در نظر داشته باشیم که اساسا بخش قابل توجهی از این چهل نفر به صورت ایدئولوژیک با حزب جمهوری خلق، حزب خوب و حزب چپ سبز به عنوان سه حزب اصلی مخالف در مجلس در تعارض هستند میتوان احتمال حرکات زیگزاگ از سوی این افراد را محتمل دانست.
جناح مخالفان
جناح مخالفان با دو مشکل اصلی مواجهند: ۱) حفظ فلسفه وجودی میز ششگانه و ۲) احتمال عدم تداوم ریاست قیلیچداراوغلو و آکشنر بر احزاب خود. این دو مشکل میتواند تمام مسیر آینده این جناح را متحول کند.
-
حفظ فلسفه وجودی میز ششگانه
میز ششگانه موجود مخالفان که با عنوان ائتلاف ملت شناخته میشود اساسا با هدف به زیر کشیدن اردوغان و از میان بردن نظام ریاستی در کشور و بازگشت به نظام پارلمانی اصلاح شده و تقویت شده بود که با شکست در انتخابات ریاست جمهوری عملا این ماموریت به پایان رسید. حال آیا این میز باز بر موضوع مخالفت با اردوغان توافق کرده و به عنوان جبهه مشترک و واحد مخالفان علیه اردوغان به کار خود ادامه خواهد داد و یا این که رهبران لزومی به حضور در یک ائتلاف واحد برای همکاری در مخالفت علیه اردوغان نخواهند دید؟ از نخستین واکنشهای رهبران در شب گذشته پس از اعلام نتایج میتوان به این نتیجه رسید که قیلیچداراوغلو همچنان امیدوار به ادامه این میز است و تلاش میکند با حفظ میز سرمایه سیاسی خود برای آینده نزدیک را حفظ کند. اما فردی مانند آکشنر میتواند لزوما قائل به ادامه همکاری در میز نباشد.
با در نظر داشتن این وضعیت هم اکنون بهترین و اصلیترین موضوع برای حفظ جبهه مخالفان مساله انتخابات شهرداری است که اردیبهشت ماه آینده برگزار خواهد شد. به عبارت دیگر ترکیه تا ۹ ماه آینده بار دیگر وارد فضای رقابتهای انتخاباتی خواهد شد و طبیعتا مخالفان برای حفظ شهرداریهای کلانشهرهای کلیدی همچون آنکارا و استانبول نیازمند همکاری بیشتر خواهند بود. احتمال این که میز شش گانه برای دست یابی به این هدف همچنان موجودیت خود را حفظ کند و پس از یک دوره افول چند ماهه با نزدیک شدن به فضای انتخاباتی از اواخر پاییز بار دیگر به عنوان یک جبهه سیاسی در برابر جناح حاکم حاضر شود وجود دارد.
اما نکتهای که در این میان نباید از یاد برد تفاوت نوع و میزان نیازمندی افراد پشت میز به یکدیگر است. در حالی که در انتخابات مجلس احزاب کوچک نیازمند رای قیلیچداراوغلو بودند اکنون اوست که نیازمند همکاری آنها به خصوص مرال آکشنر است. به عبارت دیگر اگر میز شش گانه از هم بپاشد و انتخابات شهرداریها هم با شکست کاندیداهای حزب جمهوری خلق رقم بخورد مرآل آکشنر چیزی برای از دست دادن ندارد اما قیلیچداراوغلو یک کارنامه تماما ضعیف و فلاکتبار را از خود پشت سر خواهد گذاشت. همین وضعیت در مورد حزب دموکراسی خلقها که در میز حضور ندارد هم صادق است. قیلیچداراوغلو خصوصا در استانبول چارهای جز به دست آوردن دل آنها ندارد و این نیز به عنوان یک کارت برنده هم در دست آنها و هم همزمان در دست اردوغان برای استفاده علیه قیلیچداراوغلو خواهد بود.
نکتهای که از سخنرانی شب گذشته اردوغان در کاخ ریاست جمهوری در حضور صدها هزار نفر از طرفدارانش انجام شد میتوان فهمید این است که او خط ضدتبلیغی «همکاری با تروریستها» را علیه قیلیچداراوغلو ادامه خواهد داد و امیدوار است در انتخابات شهرداریها نیز با همین خط ضدتبلیغی حزب جمهوری خلق را از میدان به در بکند.
-
احتمال عدم تداوم ریاست قیلیچداراوغلو و آکشنر بر احزاب خود
شب گذشته پس از آنکه نتایج انتخابات مشخص شد گروهی اگرچه کوچک از اعضای حزب جمهوری خلق در مقابل مقر اصلی حزب تجمع کرده و شعار «قیلیچداراوغلو استعفا» سر دادند. این گروه در واقع تظاهری جزئی از یک موج نارضایتی از قیلیچداراوغلو در درون حزب است. او عملا با تحمیل خود به صحنه رقابت انتخاباتی زمینه شکست را فراهم آورد و از سوی دیگر تمام رقبای اصلی خود همچون محرم اینجه یا اصلی بایکال را از میدان به در کرد و به این ترتیب حزب جمهوری خلق را در یک بن بست قرار داده است. از مدتها پیش بخشی از بدنه حزب نسبت به دیکتاتوری درون حزبی او هشدار میدادند که البته با پررنگ شدن مساله انتخابات این مساله به محاق رفت. اما با شکست روز گذشته موضوع لزوم کنار کشیدن قیلیچداراوغلو تبدیل به موضوع اصلی شد. بر اساس شایعات که در همان ساعات اولیه شب در آنکارا شنیده شد، معاونان او از او خواستهاند تا در برابر هرگونه مطالبه استعفا مقاومت کند و مساله را تا کنگره حزبی که چند ماه دیگر برگزار خواهد شد به تعویق بیاندازد. احتمال این که در این کنگره حزبی اردوغان از قدرت کنار گذاشته شود بالاست.
همین وضعیت در مورد آکشنر نیز صدق میکند. آکشنر اگرچه در آغاز یک شروع طوفانی داشت و توانست بخش قابل توجهی از بدنه اجتماعی ملیگرا را به سمت خود جلب کند اما در نهایت نشان داد که از کاریزمای لازم برای یک رهبری مقتدرانه برخوردار نیست. نتایج انتخاباتی نیز حکایت از همین مساله دارد. در حالی که در آغاز کار میزان رایآوری حزب خوب تا بیست درصد تخمین زده میشد و در نظرسنجیها از وضعیت بسیار خوبی برخوردار بود، اما این حزب در انتخاباتهای اخیر هیچ گاه از باند ده درصد به بالا نرفته است که همین نیز نشاندهنده نقصانهای مکانیسم حزبی در آن است که به صورت مستقیم به آکشنر مربوط میشود. آکشنر نیز افراد کاریزماتیکی مانند امید اوزداغ، سینان اوغان و کسان دیگر ار از حزب خود تصفیه کرد که همه اینها باعث ریزش آرای حزب شد. اکنون در برابر آکشنر نیز راهی جز مقاومت سخت در برابر مخالفان درون حزبیاش و یا واگذاری مسالمتآمیز قدرت به آنها راهی نمانده است. کنگره دو ماه آینده حزب از این منظر کنگرهای تاریخی خواهد بود.
نکته قابل توجه در رفتار هر دو رهبر این است که آنها در سخنرانیهای اولیه پس از معلوم شدن نتایج انتخابات در شب گذشته پالس منفی به افراد مخالف خود در احزابشان داده و به صورت ضمنی بر پافشاری خود به ادامه رهبریشان تاکید کردند.
طرفداران هر دو رهبر سیاسی معتقدند که پیش کشیدن مساله استعفا و تغییر رهبری در دو حزب اصلی مخالف کشور راهبر اردوغان برای مشغول کردن جبهه مخالفان در اختلافات داخلی است، اما طیف مخالفان درونحزبی هر دو رهبر نیز در مقابل معتقدند که اگر واقعا این دو فرد خواستار اصطکاک و هدر رفت قدرت احزاب خود نیستند بهترین کار کنار کشیدن داوطلبانه از قدرت و میدان دادن به نیروهای تازهنفس برای انتخابات جدید است.
عجیب است که نظر هر دو طیف هم درست است!