ترجمه و تلخیص: احمد معصوم زاده
حضور شیعیان در اروپا را نمیتوان از حضور اسلام در قاره کهن جدا کرد، داستانی که البته با فتح اندلس آغاز شد و در دوران امپراتوری عثمانی ادامه یافت.
رابطه اروپا با اسلام در دوران استعمار وارد مرحله دوم شد، زمانی که به دلیل جنگهای پی در پی به نیروی کار برای پاسخگویی به درخواست بازسازی نیاز داشت.
سپس موجهایی از مهاجران به سرزمینهای اروپایی رسید و به نظر میرسید که تفاوتهای قومی، فرهنگی و اجتماعی در میان مسلمانانی که به آنجا میآمدند، آشکار بود.
با آغاز دهه هفتاد و حضور شیعیان در اروپا و برخی کشورهای جنوب آسیا، هرچند تعدادشان کم بود اما به این اختلافات، اختلافات فرقهای نیز اضافه شد.
درصد مهاجرت شیعیان به سمت اروپا به دلیل رویدادهایی چون انقلاب ایران در سال 1979، سپس جنگ عراق در سال 2003 و ظهور داعش در عراق و سوریه پس از سال 2014 افزایش یافت.
وضعیت نامطمئن شیعیان در تعدادی از کشورهای عربی مانند عراق و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس عاملی بود که به مهاجرت تعداد قابل توجهی از شخصیتهای مذهبی و سیاسی شیعه به اروپا کمک کرد. جایی که دفاتر و مراکزی تأسیس کردند تا پاسخگوی تفاوتهای زبانی، مذهبی و سیاسی مسلمانان در اروپا باشد.
در آغاز دهه 1990، برخی از شخصیتهای مهم مذهبی شیعه، پایتخت بریتانیا، لندن را به عنوان پایگاه تشیع در این قاره انتخاب کردند. تعدادی از مراکز مذهبی، تحقیقاتی و آموزشی پدید آمدند که توسط مراجع اصلی شیعه نظارت میشدند. مانند آیت الله «ابوالقاسم الخویی» و آیت الله «علی خامنهای» رهبر کنونی انقلاب اسلامی ایران.
جوامع شیعه در اروپا، علیرغم تحولات و چالشهای بزرگ، صفوف خود را حفظ کردند تا خود را به عنوان یک اقلیت در میان اقلیت بزرگتر و به عنوان گروهی که با جوامع اصلی خود رابطه نزدیک دارند، ثابت کنند.
از این رو، پایتختهای اروپایی به نقاط ثبات و سازماندهی شبکههای شیعی تبدیل شدند. برای نمونه حزب «الدعوه» عراق که مخالف حکومت صدام حسین بود و در سال 2005 تحت رهبری «نوری المالکی» نخست وزیر سابق عراق به حزب مسلط در دولت عراق تبدیل شد، بریتانیا را به عنوان سنگر مخالفت با رژیم بعث از خارج از کشور، تا زمان سقوط رژیم بعث قرار داد.
بلژیک؛ کربلای غرب
اگر بخواهیم الگویی برای حضور شیعیان در اروپا ارائه کنیم، بهتر از بلژیک پیدا نمیکنیم. اسلام در بلژیک داستانی طولانی دارد، هرچند که اساساً اسلام در بلژیک هم مانند بقیه کشورهای اروپایی به واسطه مهاجرت آمده است اما به دلیل گرویدن تعدادی از بلژیکیها به دین اسلام، به سرعت گسترش یافت.
تعداد مسلمانان در آنجا بین 600 تا 800 هزار نفر تخمین زده میشود. در بروکسل، پایتخت بلژیک که نماد اتحاد اروپا محسوب میشود، جامعه مسلمانان حدود 25 درصد از جمعیت شهر را تشکیل میدهند.
رفتار دولت بلژیک با اسلام با دیگر کشورهای اروپایی متفاوت است، پادشاهی از ابتدا در سازماندهی و ساختار دین دوم در کشور مشارکت داشته است. این روند رسماً توسط قانون 1971 تأیید شد که بسیاری از حقوق مسلمانان را تضمین میکرد و از آزادی جامعه اسلامی در تفسیر آموزههای دینی حمایت میکرد. حتی قانونی تصویب شد که حمایتهای مالی دولت از سازمانهای اسلامی را ساماندهی میکرد. گرچه این حمایت رسمی بدون چشمداشت نبود، زیرا فضایی را برای دولت فراهم میکرد تا در سازمانهای اسلامی مداخله کند.
این سیاست علنی بلژیک در قبال سازمانهای اسلامی باعث شد رقابت بین تعدادی از سازمانهای اسلامی که میخواستند با بهرهمندی از منابع مادی که دولت به طور رسمی در اختیار کارمندان آن نهادها قرار میدهد موقعیت ممتازی نزد دولت کسب کنند، شعلهور شود.
برخی از سازمانهای اسلامی از طریق راههای قانونی از کشورهای دیگر کمک دریافت کردهاند. برای مثال تعدادی از سازمانهای اهل سنت حمایتهایی را از عربستان سعودی جذب میکردند. این حمایتها از طریق مرکز فرهنگی اسلامی بلژیک صورت میگرفت که در سال 1970 تأسیس و در سال 2019 به عنوان بخشی از کمپین مقامات برای سرکوب مؤسسات با گرایش «سلفی» بسته شد.
علاوه بر جریانهای سلفی، جریانهای دیگری نیز در صحنه مذهبی بلژیک حضور داشتند؛ مثل جماعت الدوله و التبلیغ، اخوان المسلمین، تشکلهای دینی ترکیه و همینطور احزاب شیعه که برخی از آنها مورد حمایت ایران بودند و آنها نیز به دنبال یافتن جای پایی در این رقابت شدید بودند.
جامعه شیعیان بلژیک در بروکسل پایتخت بلژیک و حومه آن متمرکز است، جایی که شیعیان توانایی قابل توجهی برای ادغام در جامعهای که در آن زندگی میکنند در همه سطوح، از جنبه اجتماعی تا جنبههای حرفهای، نشان دادهاند. این ادغام شیعی با کار اجتماعی تاثیر به سزایی در دعوت اهل سنت ساکن بروکسل به تشیع داشت. علاوه بر گسترش مذهب تشیع و دین اسلام در بین غیر مسلمانان.
این ادغام شیعی با کار اجتماعی در سطح دعوت دینی به مذهب جعفری همراه شد تا تشیع را در بین جامعه اسلامی که اکثریت قریب به اتفاق آن را اهل سنت تشکیل میدهند، و نیز مردم غیر مسلمان گسترش دهد.
نهادها و انجمنهای شیعی در بلژیک تلاش کردهاند تا مهمترین ایدههای الهیاتی خود را در فضای مجازی و واقعیت اجتماعی به طور یکسان گسترش دهند. علیرغم حساسیت موضوع به دلیل اکثریت اهل سنت در صفوف جامعه اسلامی، این جامعه توانست انجمنها و مدارسی تأسیس کند و خود را در مرکز بروکسل و دیگر شهرها تثبیت کند.
نمیتوان مهمترین عامل گسترش یعنی مساجد را فراموش کرد که حضور مساجد شیعیان در آن به اوایل دهه نود باز میگردد که مسجد امام رضا در شهر اندرلخت توسط روحانی ایرانی «جمال الدین طباطبایی» تأسیس شد.
این مسجد پس از تأسیس، برجستهترین مرکز شیعیان شد و مسجد به همراه جامعه اسلامی وابسته به خود، نقش مهمترین نماینده حضور شیعیان در بلژیک را ایفا کرد.
شهر اندرلخت علاوه بر مسجد «رحمن» که شیعه و سنی در آن نماز میخوانند، مسجد دیگری به نام «الهادی» دارد که آن را نیز «جمال الدین الطباطبایی» تاسیس کرد.
با وجود اقلیت بودن آنها در جامعه اسلامی، تمایزات قومی راه خود را به صفوف شیعیان باز کرد، بنابراین مساجدی برای شیعیان عراق و مساجدی برای شیعیان ترکیه و نیز شیعیان پاکستانی تاسیس شد.
مرکز و مسجد امام رضا(ع) در اندرلخت
تشیع اعتقادی و سیاسی
ما نمیتوانیم در مورد حضور شیعه در جایی در خارج از دژهای مشهور شیعیان در جهان اسلام – مانند اروپا – صحبت کنیم، بدون اینکه در مورد «گسترش و تبلیغ شیعه» صحبت کنیم، که یکی از پایههای بنیادین دینداری شیعه است. تلاش برای «گسترش شیعیان» به یک پدیده مهم تبدیل شده است که باعث ایجاد مشکلات زیادی بین جمهوری اسلامی ایران، اولین کشور شیعه در جهان و بین تعدادی از کشورهای عرب و غربی شده است.
شیعیان در بلژیک در جوامع سنی و همچنین در محافل کاتولیک نفوذ کردهاند. مراکشیها در صدر لیست ملیتهایی قرار میگیرند که به شیعه گرویدهاند، آمار نشان میدهد که تعداد شیعیان مراکش به 10،000 نفر رسیده است.
حضور شیعیان بلژیکی و مراکشی در مراسم پیادهروی اربعین امام حسین(ع) در کربلا
برخی محققان روند رو به رشد تشیع بین مراکشیها و سایر ملیتهای عرب در بلژیک را ادامه تلاش شیعیان ایران برای رسیدن به منطقه آفریقای شمالی میدانند. اما برخی دیگر بر این باورند که این تغییر مذهبها در میان تعدادی از اهل سنت رخ داده است که در جستوجوی هویت دینی جدیدی هستند که به خواستههای غیرسنتی آنها پاسخ میدهد.
از سوی دیگر، نمیتوان این امواج تشیع را بدون توجه به یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی شیعه در تاریخ معاصر، یعنی انقلاب ایران، بررسی کرد، چرا که انقلاب به آشنایی مردم با افکار شیعی کمک کرد و شخصیتی کاریزماتیک و دارای نفوذ چشمگیر را به جهانیان معرفی کرد، یعنی «آیت الله خمینی» رهبر انقلاب اسلامی ایران.
تأثیر انقلاب ایران به سرعت بر حضور شیعیان در اروپا و همچنین نقاط مختلف جهان ظاهر شد و در دهه هشتاد، جوانان مسلمان در تعدادی از کشورها علاقه بیشتری به مذهب تشیع نشان دادند و سوالاتی میپرسیدند که تا همین اواخر در میان جریانهای سنتی سنی کمتر مطرح میشد. این پرسشها به مفاهیمی چون عدالت اجتماعی و برابری، اما با رنگ و بوی اسلامی میپرداخت.
در این دوره اولین هسته تشیع در بلژیک از طریق شهروندان مراکشی الاصل که با برخی از مبلغان مذهبی ایرانی که از سوی تهران برای نظارت بر اوضاع مذهبی و سیاسی جامعه ایرانیان در اروپا اعزام شده بودند، ایجاد شد. عمق ارتباط این تازه مسلمانها با ایران به جایی رسید که برای طلب علم به شهر «قم» رفتند و برای دعوت به تشیع به بلژیک بازگشتند.
در دهه 1990، حضور شیعیان در ایران توسط یک مؤلفه مهم و ضروری تقویت شد، یعنی شیعیان عراق که کشور خود را برای فرار از رژیم صدام حسین ترک کردند. شیعیان عراقی دو سلاح مهم داشتند: اولی سابقه مخالفت با رژیم سکولار بعث و دومی تسلط بر زبان عربی که کار ارتباط با اعراب بلژیک را راحتتر میکرد.
با فرا رسیدن هزاره جدید و درخشش ستارهای چون «(سید) حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان، قدرت نفوذ شیعیان در صفوف جامعه سنی اروپا افزایش یافت، به ویژه با اتخاذ مواضع روشن این حزب برای دفاع از آرمان فلسطین و ظهور آن به عنوان نیرویی که قادر به مقابله با اسرائیل است، همانطور که در جنگ لبنان در سال 2006 ثابت کرد.
علیرغم این تأثیر مهم جنبه سیاسی بر مسئله استقبال برخی از اهل سنت در اروپا از مذهب شیعه، سیاست تنها دلیل نبود، زیرا برخی از اعضای جوامع مسلمان در مذهب شیعه توانایی بیشتری برای به چالش کشیدن سبک زندگی غربی که به نظر آنها ویژگیهای فرهنگی مسلمانان در اروپا را از بین میبرد، یافتند.
در همین چارچوب، اما در منطقه جغرافیایی متفاوت، یعنی ایتالیا، تشیع توانست در تعدادی از شهرها از جمله «رم»، «میلان»، «برشا»، «نووارا» و «کومو» جایی برای خود بیابد. کومو میزبان مقر کانون وکلای لبنان است که در صفحه خود در شبکه اجتماعی فیس بوک، کلیپهای روحانیون شیعه مانند «عبدالعزیز حمزه» و «بسال قاروط» را منتشر میکرد. همچنین کلیپهای روحانی شیعه ایتالیایی «عباس دی پالما» که در دمشق و قم به تحصیل تشیع پرداخت.
اگرچه کلیپهای منتشر شده توسط این صفحه خالی از بار سیاسی است، همانطور که در مورد فعالیتهای جوامع شیعی در شهرهایی مانند «پالرمو» و «کاپریه» وجود دارد که به بزرگداشت مناسبتهای مهمی مانند عاشورا بسنده میکنند، اما حرکتهای موازی دیگری با رنگ و بوی سیاسی در میان صفوف جامعه شیعی ایتالیا در حال وقوع است.
روحانی شیعه ایتالیایی «عباس دی پالما»
به عنوان مثال، در مرکز «امام المهدی(عج)» در رم ایرانیها، افغانها و پاکستانیها و اندکی از جامعه عرب فعال هستند. مرکزی که توسط روحانی شیعه ایتالیایی «عباس دی پالما» اداره میشود و با سازماندهی رویدادهایی مانند «جشن آزادی لبنان از اشغال اسرائیل» بیشترین حضور را در عرصه سیاسی دارد. این مرکز پیش از این نیز پذیرای «نوار الساحلی» سیاستمدار لبنانی و عضو حزب الله بوده است. گذشته بر این، «دی پالما» چندین بار از (سید) حسن نصرالله و موضع او در حمایت از نظام بشار اسد در سوریه و سازمان «زینبیون» که در کنار ارتش در جنگ سوریه میجنگید، تمجید کرده است.
تشیع انگلیسی
در 12 مارس 2012، «رشید البخاری» مهاجر مراکشی مقیم بلژیک به مسجد شیعیان «امام الرضا(ع)» در اندرلخت رفت و آن را به آتش کشید و امام مسجد «عبدالله دحدوح» مراکشی که یکی از برجستهترین مبلغان شیعه در این کشور بود را کشت.
متهم که به 27 سال حبس تعزیری محکوم شده بود، هرگونه تمایل به کشتن امام شیعیان و مجروح کردن دو نفر دیگر را که در آن زمان در مسجد بودند را رد کرد، بلکه در دادگاه اعتراف کرد که فقط میخواسته مسجد را به آتش بکشد تا به شیعیان بلژیک در مورد خطر حمایت آنها از نظام بشار اسد و شبه نظامیانی که سنیها را در سوریه میکشند، هشدار دهد.
این حادثه نشانههای درگیریهای فرقهای در اروپا را روشن کرد که از کشورهای شرقی به غرب منتقل شده است.
در همین چارچوب و به دلیل درگیری در سوریه که تقابلهای فرقهای و برخوردهای سیاسی و ایدئولوژیک از ویژگیهای آن بود، در کشورهای دیگر در میان صفوف اقلیتهای مسلمان شیعه و سنی اختلافاتی به وجود آمد.
در بریتانیا که با آغاز بحران سوریه شاهد تظاهرات و رویارویی بود، به گفته ناظران مسائل اسلامی در این کشور، توجه جامعه مسلمانان از مقابله با اسلامهراسی به درگیریهای داخلی ناشی از مسائل داغ فرقهای معطوف شد.
گرچه تشیع در انگلیس اغلب با ایران مرتبط بوده است، اما نوعی تشیع وجود دارد که تهران میگوید به شدت با آن مخالف است و به آن «تشیع انگلیسی» میگویند که روحانی معروف شیعه «یاسر الحبیب» یکی از برجستهترین واعظان آنهاست. «صادق الحسینی الشیرازی» روحانی شیعه عراقی به دلیل نفوذش بر شیعیان انگلیسی به عنوان مهمترین فرد تاثیرگذار بر این فرقه شناخته میشود.
ویژگی این سبک مذهبی شیعی تمرکز آن بر پیامهای نفرتانگیز خطاب به سنیها است. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان هدف این فرقه را ایجاد اختلاف و جنگ مذهبی دانسته است. نصرالله روحانیون شیعه را که این رویکرد را اتخاذ میکنند، متهم کرد که ماموران خدمت به اطلاعات بریتانیا هستند. همین سخنان از سوی رهبر انقلاب ایران آیت الله خامنهای تکرار شد.
علاوه بر مناقشه شیعه و سنی و همچنین اختلافات بین جریانات شیعی، حضور شیعیان با مشکلاتی روبهرو شده است که هر از چند گاهی ظاهر میشود، همانطور که در فرانسه اتفاق افتاد، زمانی که مقامات فرانسوی تصمیم گرفتند مرکز شیعی الزهرا را تعطیل کنند. چرا که پلیس فرانسه دو تفنگ 12 و 16 میلی متری با 200 فشنگ در این مرکز کشف کرد. اعضای مرکز الزهراء گفتند که این صرفا ابزاری برای محافظت از آنها در برابر هرگونه حمله به مرکز شیعیان توسط اعضای القاعده یا اعضای داعش است.
بنابراین به نظر نمیرسد که اسلامهراسی آخرین دغدغه جامعه مسلمانان اروپا باشد، بلکه اختلافات بین شیعیان و اهل سنت و نیز اختلافات درونمذهبی هر یک از این دو مذهب خود دغدغهی قابل توجهی است. و در مورد مذهب تشیع، طبیعتاً سیاست، نقش عمدهای در روابط جامعه شیعه با بقیه مسلمانان و با جامعه وسیعتر اروپایی دارد.[1]
[1] https://www.aljazeera.net/midan/intellect/groups/2023/3/6/عمائم-أوروبا-السوداء-كيف-انتشر
ان شاءالله با ظهور امام زمان شاهد گسترش اسلامناب که همون مذهب شیعه س باشیم
چرا در ترجمه جاهایی درست ترجمه نشده؟
متشکر از توجه شما. اگر اشاره میفرمودید که کجا اشتباه شده است جهت اصلاح اقدام میگردید