نویسنده: احمد معصوم زاده
منتشر شده در سیاق
پس از طوفان فلسطینیان در عملیات طوفان الاقصی در حالی که قاطبه جهان اسلام از این حماسه حمایت کردند، مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان که تا چندی پیش از حامیان جهاد علیه رژیم صهیونیستی بود، خواستار به رسمیت شناختن این رژیم شد.
او روز جمعه ۲۱ مهر در خطبههای نماز جمعه زاهدان و در حالی که صهیونیستها در هفتمین روز از جنگ غزه بیش از ۱۸۰۰ فلسطینی را به شهادت رسانده بودند، تلویحا مقاومت مردم فلسطین را بی فایده دانست و گفت: «واقعیت این است که نه مسلمانان میتوانند آنها(اسرائیل) را نابود یا بیرون کنند و نه اسرائیلیها میتوانند مسلمانان را نابود کنند و اگر میتوانستند تا حالا این کار را میکردند. لذا این شدنی نیست و چرا بر موضوعی که شدنی نیست پافشاری شود؟»
وی در ادامه بدون اشاره به ظلم و جنایت رژیم غاصب علیه فلسطینیان، راه حل پایان درگیری را در گفتگو و تشکیل دو دولت دانست و افزود: «بنده معتقدم همه باید منصفانه فکر کنند؛ هم مخالفین فلسطینیها و هم مخالفین اسرائیل باید منصفانه فکر کنند و انصاف در این است که موضوع هر دو طرف حلوفصل شود. بهترین راهی که اکثر جهانیان نیز بر آن اتفاقنظر دارند این است که دو حکومت و دولت مستقل تشکیل شود.»
تغییر موضع
این اظهارات مولوی عبدالحمید درمورد راه حل دو ملت برای پایان مسئله فلسطین در حالی است که در گذشته، خود از حامیان مقاومت فلسطین بود و راه حل گفتگو را «کاملا اشتباه» و قائلین آن را «مکار» و «نادان» میدانست.
امام جمعه اهلسنت زاهدان در بخشی از خطبههای روز جمعه (۱۹ تیر ۱۳۹۴) با اشاره به راهپیمایی عظیم مردم ایران در روز قدس گفت: «دهها سال است که سرزمین فلسطین توسط رژیم اسرائیل اشغال شده و تا هنوز راهحلی برای پایاندادن به این اشغالگری پیدا نشده است. بسیاری معتقدند که مسأله فلسطین از طریق گفتمان و راهحلهای سیاسی قابل حل است؛ کسانی که چنین اعتقادی دارند کاملا در اشتباه هستند. زیرا حکومت اسرائیل و رژیم اشغالگر صهیونیستی بههیچ وجه اهل منطق و گفتمان و سیاست نیست، بلکه سرزمین فلسطین را با قلدری اشغال کرده و منازل مردم را ویران میکنند و حاضر نیستند به حرف ملت فلسطین گوش فرا دهند.»
وی در ادامه «جهاد مقدس» را تنها راه آزادی فلسطین اشغالی عنوان میکند و میگوید: «اگر راهحل سیاسی برای حل مسأله فلسطین کارساز میبود تا حالا باید نتیجه میداد. تنها راه آزادی فلسطین در جهاد مقدس است. فقط جهاد میتواند کمر اسرائیل را بشکند. جهاد علیه کسانی است که منطق نداشته و اهل گفتمان نیستند. لذا جهاد میتواند اسرائیل را به زانو درآورد.کسانی بنده را به حمایت از خشونت و تروریزم متهم نکنند، بنده شدیدا با تروریسم مخالفت بوده و خشونت را محکوم میکنم، اما با کسی که منطقی جز خشونت و زور ندارد باید با قدرت برخورد کرد. کسی که میگوید اسرائیل از راه مذاکره و گفتمان سرزمین فلسطین را ترک میکند یا مکار است یا نادان. فقط جهاد میتواند اسرائیل را شکست داده و از سرزمین فلسطین بیرون براند.»[۱]
این موضع مولوی عبدالحمید در مقاطع دیگری نیز تکرار شده است. در بخشی از خطبههای نماز جمعه ۱۴آذرماه ۱۳۹۳، وی اسرائیل را بزرگترین عامل گسترش تروریسم در جهان دانست و بر مبارزه با علت این پدیده شوم تاکید کرد.[۲]
آغاز انحراف
البته این تغییر موضع جناب مولوی یک اتفاق خلق الساعه یا حتی در واکنش به اتفاقات سال گذشته جنبش زن زندگی آزادی و حادثه ۸ مهر ۱۴۰۱ زاهدان و نارضایتی از عملکرد حکومت نبوده (آنطور که برخی در صدد توجیه آن هستند) و مرور سخنان چند سال اخیر وی درمورد فلسطین نشان میدهد که این تغییر، چندی پیش از این حوادث رخ داده است.
مولوی عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۱ چند ماه پیش از حوادث شهریور و مهر آن سال، در مورد حل بحران فلسطین گفت: «ما نظر و دیدگاهی که بعضیها در مورد اسرائیل دارند، نداریم و معتقدیم اعتدال خوب است. دیدگاه ما این است که اسرائیل بیتالمقدس و سرزمین فلسطین را رها کرده و از این مناطق عقبنشینی کند.»
در ادامه اگرچه اسرائیل را یک غده سرطانی عنوان میکند اما راه حل نابودی این غده را مذاکره میداند و میگوید: « اسرائیل ظالم و فلسطینیهای مظلوم باید با هم مذاکره کنند و به منطق و گفتمان و عدالت برگردند و موضوع برای همیشه حل شود.»[۳]
اما آنچه از تغییر موضع مولوی عبدالحمید مشهور شده سخنان وی در بهمنماه سال گذشته است که گفت: «مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند.»
سخنانی که موجب واکنشهای تند در ایران و سایر کشورهای اسلامی شد. عالم اهل سنت و سخنگوی شورای علمای فلسطین در لبنان، دکتر شیخ محمد الموعد پس از این موضع مولوی عبدالحمید، وی را به مناظره زنده در مقابل رسانههای عربی و فارسی دعوت کرد و خطاب به او گفت: «شخصی که بگوید باید با اسراییل صلح شود، یا نادان است و یا جاسوس همان اسراییل غاصب.»[۴]
کدام اسلام؟
به نظر میرسد این موضع جدید، ریشه در تغییر نگاه مولوی از اسلام ناب محمدی و تمدن توحیدی به اسلام سکولاری دارد که خود مولوی چندی پیش سردمداران آن را برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، سرزنش میکرد.
مولوی عبدالحمید در اعتراض به عادی سازی روابط برخی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی در خطبههای نمازجمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ گفت: «همۀ دولتها و کشورهای اسلامی باید فعلا از رابطه با اسرائیل اجتناب کنند، زیرا هیچ اطمینانی به اسرائیل نیست و اسرائیل هیچگاه به وعدههایی که داده عمل نکرده است… اسرائیل حاضر نیست با فلسطینیها به میز مذاکره بنشیند و حرف آنان را قبول کند… امیدواریم مسئولان امارات متحدۀ عربی در تصمیم خود مبنی بر برقراری رابطه با اسرائیل تجدیدنظر کنند.»
مولوی عبدالحمید که نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای اسلامی، اهل سنت او را با عنوان شیخ الاسلام میشناسند باید مشخص کند که شیخ کدام اسلام است؟ اسلام ناب محمدی یا اسلام سکولار آمریکایی؟
قرآن کریم، یهودیان را سرسختترین دشمنان خدا و پیامبر و مسلمانان میداند[۵] که تنها در صورت تبعیت از آیین ایشان، از پیامبر و مسلمانان راضی میشوند.[۶] مسئلهای که خود مولوی نیز در جلسات تفسیر خود بر آن تاکید کرده است.
وی در جلسه تفسیری که ۱۲ تیرماه ۱۳۹۵ در مسجد مکی برگزار شد ذیل تفسیر سورههای معوذتین یهودیها را بنیانگذار تروریسم دانست و گفت: «اکنون نیز رژیم صهیونیستی منشأ تروریسم است و اگر مسلمانان در جایی در تروریسم نقش دارند باز هم مسئولیت آن به اسرائیل برمیگردد که سرزمین فلسطین را اشغال کرده و به مسلمانان این کشور ظلم میکند.»[۷]
بسیاری از علمای اهلسنت هرگونه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را خیانت و زیر پا گذاشتن شریعت اسلامی میخوانند و در ایران هیچ عالم اهلسنتی حاضر به فتوا درباره سازش با صهیونیستها نیست.
با این حال جناب مولوی بر خلاف نص صریح قرآن و نظر قاطبه علمای جهان اسلام و البته نظر خود درمورد یهودیان صهیونیسم، این روزها سخن از صلح با اسرائیل و به رسمیت شناختن رژیم غاصب صهیونیستی میگوید.
از طرف دیگر مولوی عبدالحمید دلیل این سخن خود را عدم امکان نابودی اسرائیل میداند. این مدعا نیز خلاف تمام وعدههای خدای متعال درمورد پیروزی مسلمانان در جبهه حق است که مولوی خود بارها درمورد این وعده حتمی الهی سخن گفته است. وی در خطبههای نماز جمعه زاهدان در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۹۳ برگشت به اسلام واقعی را تنها راه پیروزی مسلمانان در تمام عرصهها عنوان کرد و افزود: «پیروزی اسلام تنها در برخورداری از اتم و قدرتهای مادی نیست، بلکه با قدرت معنوی و ایمانی میتوان به پیروزی و موفقیت دست یافت. در گذشته نیز قومهای ضعیف و ناتوان وقتی به ایمان، اعمال و اخلاق نیک روی آوردهاند، توانستهاند بر قدرتهای بزرگ پیروز شوند.»
نکته دیگری که در سخنان اخیر مولوی عبدالحمید نشان از تغییر نگرش وی دارد، محکوم کردن حماس است آن هم به دلیل آنچه وی حمله به غیر نظامیان در فلسطین اشغالی میداند. این سخن مولوی نیز از چند جهت قابل تامل است، نخست آنکه اصل مسئله حمله به غیر نظامیان به ویژه زنان و کودکان تنها یک دروغ رسانهای بود که حتی توسط رسانههای غربی نیز به دلیل عدم وجود مدرک، تکذیب شد. دوم اینکه در میان صهیونیستها و در فلسطین اشغالی اصلا شخص غیر نظامی وجود ندارد. اتحادیه جهانی علمای مسلمان (اتحادالعلماء) چند روز پس از عملیات طوفان الاقصی با انتشار مطلبی با عنوان »آیا صهیونیستها در فلسطین اشغالی غیرنظامی هستند؟» به قلم عصام تليمة از محققین دانشگاه الازهر به رد این ادعا پرداخت. سومین نکته درمورد این سخن مولوی عبدالحمید اصرار وی بر رعایت قوانین بین المللی است. گویا قوانین بین المللی تدوین شده توسط سیاستمداران غربی برای جناب مولوی اهمیتی فراتر از قوانین الهی دارد.
اگرچه تغییر نظر در بین علما حتی در مسائل فقهی امری عادی و نشان از پویایی دین اسلام دارد اما آنچه درمورد موضع جدید مولوی عبدالحمید پیرامون مسئله فلسطین مطرح شده از جهاتی متفاوت است.
نخست آنکه در مورد رژیم صهیونیستی و غصب سرزمین فلسطین و قتل عام فلسطینیان چیزی تغییر نکرده است. نه رژیم صهیونیستی دست از ظلم برداشته و نه فلسطینیان به چیزی غیر از نابودی رژیم راضی شدهاند.
دوم آنکه مسئله دو دولت نه تنها بین فلسطینیان که حتی در بین اسرائیلیها و آمریکاییها نیز دیگر طرفدار ندارد. آن طیفی که حرف از دو دولت میزدند سالهاست که دیگر در این رژیم روی کار نیستند. آمارها هم نشان میدهد که تعداد افرادی که در بین آنان طرفدار دو دولت هستند تقریباً زیر ۳۰ درصد را شامل میشود. جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده امریکا چند ماه پیش در نشستی با یائیر لاپید نخست وزیر سابق اسرائیل عنوان کرده که «راه حل باید پذیرش دو دولت باشد هرچند که در واقعیت دارد غیرممکن میشود.» یعنی حتی بایدن هم وقتی میخواهد از دو دولت صحبت کند با این ادبیات از آن یاد میکند. واقعیت این است که برای جامعه اسرائیل و سران این رژیم، دو دولت غیرممکن است.[۸]
آنچه مسلم است، همصدایی با اپوزوسیون جمهوری اسلامی در حمایت از بهائیان و جنبش زن زندگی آزادی و سخن از صلح با رژیم صهیونیستی تنها باعث فاصله گرفتن جناب شیخ الاسلام از جامعه اسلامی و ناامیدی جوانان اهل سنت از همراهی وی در رسیدن به آرمانهای اسلامی میشود.
اعتراض[۹] سید سلمان ندوی عالم سرشناس هندی که از دوستان صمیمی مولوی عبدالحمید است و سال ۱۴۰۰ نیز به دعوت وی به دارالعلوم زاهدان سفر کرد[۱۰] به مواضع مولوی و دفاع از جمهوری اسلامی آن هم بعد از وقایع ۸ مهر ۱۴۰۱ و حضور جوانان اهل سنت با دست نوشتههای حمایت از مردم مظلوم غزه در نماز جمعه اخیر زاهدان گواه این مسئله است.
[۱] https://abdolhamid.net/persian/2015/11/30/557/
[۲] https://abdolhamid.net/persian/2014/12/13/410/
[۳] https://abdolhamid.net/persian/2022/07/15/12507/
[۴] https://iusnews.ir/fa/news-details/467035
[۵] سوره مائده آیه ۸۲
[۶] سوره بقره آیه ۱۲۰
[۷] https://abdolhamid.net/persian/2016/07/02/1548/
[۸] https://www.shahidnews.com/news/article/22570/single
[۹] https://www.fb.watch/login/?next=https%3A%2F%2Ffb.watch%2Fh9zge3eLDz%2F
[۱۰] http://sunnionline.us/farsi/2021/10/23330