نویسنده: مسعود صدرمحمدی
مساله کاندیدای احتمالی جناح مخالفان هفته هاست که موضوع روز ترکیه است و تمام جناح های سیاسی در حال اظهار نظر در مورد کاندیدای ریاست جمهوری آینده هستند. دلیل اهمیت این مساله در این است که این کاندیدا به مصاف شخص اردوغان خواهد رفت و با توجه به این که همچنان نظام ریاستی در کشور برقرار است تبدیل به نفر اول قدرت سیاسی کشور خواهد شد. در واقع در کوتاه مدت بیش از انتخابات مجلس؛ انتخابات ریاست جمهوری تاثیرگذار خواهد بود و همین مساله نیز بر اهمیت کاندیدای محتمل افزوده است.
رهبران احزاب شش گانه مخالف اعلام کرده اند که کاندیدای اعلامی آنها کاندیدایی اجماعی خواهد بود و فرد مشخص شده نماینده همه آنها به شمار خواهد رفت. به عبارت دیگر فردی که این 6 حزب به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مدنظر خود اعلام کنند تبدیل به نفر اصلی مقابل اردوغان خواهد شد.
حال چه کسانی از شانس بالایی برای کاندیداتوری برخوردارند؟
در هفته های گذشته سه نفر به عنوان کاندیداهای احتمالی بیش از هر کس دیگری بر سر زبانها بوده اند:
1) کمال قلیچیدار اوغلو
2)اکرم امام اوغلو
3)منصور یاواش
در حالی که در ابتدا همه توجه ها به سمت اکرم امام اوغلو به عنوان شهردار استانبول بود اما عملکرد یک ساله اخیر او نشان داد که او گزینه چندان مناسبی برای این کار نیست. او اگرچه توانست دو بار بر حزب عدالت و توسعه پیروز شود، تمام فشارهای شورای شهر که در دست حزب عدالت و توسعه است به او بی اثر بوده و کارشکنی های دولتی نیز نتوانتسه است که تاثیر چندانی در عملکرد او داشته باشد و خصوصا با توجهی که اروپایی ها به او کردند اما نشان داد که از تبحر لازم برای جلب توجه توده عام مردم برخوردار نیست.
او نیز به رغم تمام تمایل اولیه خود و تلاش هایی که برای جلب توجه به خود کرد اما به نظر میرسد که گویا متوجه عدم امکان تحقق این رویای خود شده است و از این رو چند روز پیش در برنامه ای تلویزیونی قلیچیداراوغلو را به عنوان کاندیدای مورد نظر خود معرفی کرد.
قیلیچداراوغلو در یک سال اخیر رفتاری بسیار قابل قبول از خود بروز داده است. تلاش کرده است از ادبیات قطبی ساز در جامعه خوداری کند و خود را به عنوان مصلحی که همه گروه های اجتماعی امکان اعتماد به او دارند معرفی کند. در داخل حزب نیز او هسته های رقیب و مخالف خود را اسکات کرده و طیف عام حزب را با خود همراه کرده است. اما به رغم تمام این رفتارهای سازنده مشکل اصلی او در انتخابات پیش رو علوی بودن او است. علوی بودن و تعلق داشتن به دوره تندروی حزب جمهوری خلق که خاطرات نامطلوبی از آن در اذهان عمومی مردم وجود دارد دو مشکل اصلی قیلیچداراوغلو برای ظهور او در برابر اردوغان است. امکان این که توده محافظه کار در آناتولی مرکزی و شرقی رای خود را از اردوغان منصرف کرده به قیلیچداراوغلو بدهند کم است و همین مساله منتقدان او را به این سمت سوق داده است که از او بخواهند تا از کاندیداتوری انصراف دهد.
در مقابل منصور یاواش، شهردار آنکارا که در همه این مدت بدون هیچ بروز و ظهور سیاسی تندی صرفا مشغول خدمت رسانی به آنکارا بوده است بیش از پیش توجه ها را به خود جلب کرده است.
در حالی که نام منصور یاواش صرفا از سوی برخی روزنامه نگاران و تحلیلگران فضای سیاسی ترکیه مطرح میشد، دور روز پیش امید اوزداغ، رهبر حزب ظفر در برنامه ای زنده از یاواش خواست تا متوجه مرحله تاریخی موجود شده و وارد میدان شود.
پس از این اظهارات اوزداغ که از نفوذ بالایی در جریان ملی گرا برخوردار است و یکی از نخبگان فکری و تئوریسینهای شناخته شده جریان ملی گرایی به شمار می آید به یکباره منصور یاواش تبدیل به موضوع روز سیاست ترکیه شده است.
به نظر میرسد رقابت اصلی اکنون میان قیلیچداراوغلو و یاواش است که طرفداران هر کدام از آنها مبنای خاص خودشان برای حمایت از آنها را دارند.
طرفداران قیلیچداراوغلو با پذیرش این نکته که علوی بودن او یک نکته منفی بسیار مهم است اما از توانایی او برای جلب رای کردها سخن میگویند. به احتمال قوی با آمدن قیلیچداراوغلو حزب دموکراسی خلقها نیز به صورت غیررسمی از او حمایت کرده و رای جناح کرد سکولار را روانه او خواهد کرد. رای علویان نیز به صورت سنتی متعلق به او خواهد بود و از طرف دیگر با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی و رفتارهایی که قلیچیداراوغلو از خود نشان داده است امکان جلب بخش مهمی از سبد رای اردوغان را به خود دارد.
اما طرفداران یاواش معتقدند که این تصور که کردهای سکولار تعیین کننده سرنوشت انتخابات خواهند بود تصوری نادرست است. اصلی ترین راهبرد مخالفان در برابر رقیب سرسختی همچون اردوغان باید تلاش برای بر هم زدن سبد رای سنتی او باشد و اگر رقبای اردوغان امکان ریزش آرا اردوغان را فراهم نیاورند جذب رای برای خود آنها نتیجه ای به همراه نخواهد داشت. از این رو بهترین گزینه برای بر هم خوردن سبد رای اردوغان ظهور کاندیدایی با گرایشات محافظه کارانه و ملی گرایانه است تا امکان جذب آراء بدنه مردمی سرخورده از اردوغان اما بی اعتماد به رهبران سیاسی موجود را در دست داشته باشد.
بررسی ها نیز نشان دهنده آن است که گرایشات مردم به آلترناتیوهایی برای رهبران سیاسی موجود بیش از خود این رهبران است و یاواش این توان را دارد که با توجه به شخصیت آرام، منطقی و معقول خود هم از سویی آرامش را در جامعه حفظ کند و هم از سوی دیگر با توجه به گذشته ملی گرا و محافظه کار خود طیفهای مختلف را به نفع خود جلب کند. از دیدگاه این تحلیلگران حزب دموکراسی خلقها اگر با اردوغان سازش کند مشروعیت سیاسی اش را از دست خواهد داد پس در نتیجه چاره ای جز همراه غیررسمی با تصمیم بدنه عمومی جناح مخالفان نخواهد داشت. بنابراین دلیل ندارد که مخالفان رشوه ای برای این حزب در نظر بگیرند. از سوی دیگر یاواش امکان جذب آرا کردهای محافظه کار را نیز دارد و همین مساله جریان دموکراسی خلقها را برای در امان ماندن از مخالفت کردی علیه خود مجبور به کرنش خواهد کرد.
با در نظر داشتن این که چهار حزب از 6 حزب موجود در میز مخالفان احزاب راست و محافظه کار بوده و امکان جذب رای از سبد اختصاصی اردوغان را دارند شانس یاواش هر روز بیش ازپیش در حال افزایش است.
در این میان اردوغان و باهچلی نیز بیشترین ترس را از یاواش خواهند داشت. چرا که امکان دوقطبی سازی علوی – سنی؛ محافظه کار – لائیک، اسلامی – کمالیست را از دست خواهند داد روشی که در انتخابات های گذشته بیشترین دستاورد را برای آنها داشته است.
…
به رغم تمام این پیش بینی ها حملات محتمل از سوی جناح حاکم همچنان امکان تغییر معادلات میدانی را محتمل کرده است.