نویسنده: محمد نهاوندی فر
با نیم نگاهی به فعالیت ها، تلاش ها و فراز و فرودهای سه دهه گذشته مجمع تقریب، آنچه بیش از هرچیز ذهن صاحب نظران و فعالان عرصه تقریب را می آزارد، عدم موفقیت مجمع در نهادینه کردن و عمق بخشی به اندیشه تقریب و لوازم عملی آن در لایه های اجتماعی مختلف، بویژه نخبگان علمی و سیاسی جهان اسلام است؛ بطوری که با اولین چالش طائفه ای در کشورهای عراق و سوریه هرآنچه رشته بود پنبه شد و حتی روابط شخصی دامنه دار گذشته نیز مانع از اختلاف افکنی ها، خرده گیری ها و بی اعتنایی های اهل تقریب سابق و آتش بیاران معرکه امروز نشد که نمونه آن خروج اتحادیه علمای جهان اسلام با محوریت قرضاوی از رویکردهای تقریبی گذشته است(1)، در این میان جایگاه تخصصی و شبه انحصاری مجمع در فرآیند دیپلماسی وحدت، بر اهمیت آسیب شناسی فرآیند گفتمان سازی مجمع افزود، بعلاوه به اعتقاد نگارنده، گفتمان سازی برنامه ای در عرض برنامه های دیگر مجمع تقریب نیست بلکه دال مرکزی طرح جامع تقریب و در این مقام ماموریت اول و آخر مجمع محسوب می شود. از این رو برخلاف نظر برخی مسئولین امر که حالتی مرحله ای و مقدماتی برای گفتمان سازی قائلند(2)، این حوزه مولفه ای پایدار ، مستقر و لنگرگاه کشتی مجمع تقریب بشمار می رود، چراکه با شکست ساختارهای سنتی دیپلماسی سیاسی و ابداع خلاقانه رویه های متنوع مدیریت ارتباطات در صحنه بین الملل، از دیپلماسی عمومی و رسانه ای گرفته تا دیپلماسی علمی و اقتصادی، گفتمان به شاه کلید فرآیند تصمیم سازی و اقناع جامعه هدف تبدیل شده است که ثمرات و آورده های چشم نواز آن را نه لزوما در مجمع بلکه می بایست در روابط دیپلماتیک رسمی و سیاسی بهره برداری کرد.
در این میان رسالت اصلی گفتمان سازی بر عهده رسانه است که با مدیریت هوشمندانه اطلاعات و بهره گیری از شگردهای رسانه ای موانع ذهنی را برطرف و بستر فکری و عاطفی را برای رویش همفکری، همدلی و همراهی ملت های مسلمان بارور نماید، در چنین فضائی پای خبرگزاری مجمع تقریب و عملکرد .آن به میان می آید و نکته واره ها و دل مشغولی هایی که درباره سرشت و سرنوشت آن باید گفت
درحالی خبرگزاری تقریب جایزه «رسانه فعال در نمایشگاه مطبوعات» امسال را بدست آورد(3) که هیچگاه جایزه «غرفه برتر» در میان اهل فن دلیلی بر جایگاه حرفه ای رسانه ای نبوده است و در نتیجه محمل مناسبی برای سرپوش گذاشتن بر ضعف های مهارتی و ساختاری نیز نخواهد بود؛ چه اینکه پیش از این خبرگزاری تقریب، در آخرین ارزشیابی خبرگزاری های تخصصی در بهمن95، با امتیاز 15.11 جایی بهتر از رتبه چهارم لیست نیافت(4)، آنهم با فاصله قابل تامل 60 امتیازی با خبرگزای برتر، یعنی ایکنا. همچنانکه در مقایسه با رتبه بندی مشابه بهمن 94 نیز با کاهش 15 امتیازی مواجه بوده است بعلاوه در رنکینگ جهانی وضعیت بهتر نیست بطوریکه رتبه خبرگزاری تقریب در Alexa که براساس میزان بازدید مخاطبین رتبه بندی می کند(5) در مقایسه با پایگاه خبری شیعه نیوز با رویکرد وحدت میان شیعیان و نه مسلمانان، سه برابر کمتر مخاطب دارد یا در مقایسه با رقیب خود، یک پنجم ایکنا هم مخاطب ندارد، بعلاوه در رنکینگ گوگل نیز که براساس تعداد لینک به سایت ارزشگذاری می شود(6) با درجه 5 از 10 با ایکنا مساوی است، همان ایکنایی که در طول 2سال گذشته بودجه رسمی و مصوب آن قطع شده است و کارویژه رسانه ای آن ارتقاء روابط بین الملل در حوزه تقریب مذاهب نیست و از طریق کمک های جانبی دیگر موسسات به حیات خود ادامه می دهد(7).
ناگفته پیداست که پاشنه آشیل مهمترین رسانه مجمع تقریب، مرجعیت رسانه ایست که از طرفی هویت و مزیت اصلی آن در مقایسه با دیگر قالب های رسانه ای دیجیتال را به سخره گرفته و از طرفی دیگر آن را تا حد یک پایگاه خبری گمنام تنزل داده است از این روست که با بررسی شاخص های 23 گانه کمیته ارزیابی وزارت ارشاد در سال 95، متوجه می شویم، خبرگزاری در 8 مولفه هیچ امتیازی را کسب نکرده است که از جمله مهمترین موارد آن شاخص ضریب نفوذ و مرجعیت رسانه ای در عرصه داخلی و بین المللی است. وضعیت شاخص رویکرد تعاملی با مخاطبان نیز همانگونه است که در موضوعاتی همچون امکان کامنت گذاری، اخبار خوانندگان، باشگاه مخاطبان و از همه مهمتر حضور در شبکه های اجتماعی متبلور می شود(8) این درحالیست که توجه به اهمیت شبکه های اجتماعی بدرجه ای رسیده است که بالای 50% درصد جمعیت ایرانی بالای 18 سال (28 ملیون نفر) عضو حداقل یکی از شبکه های اجتماعی است.و نزدیک46 ملیون نفر از جمعیت کشور از تلگرام استفاده می کنند(9)، بنابراین چگونه است که رابطه معقول و متوازنی میان خبرگزاری با این ابررسانه های نوین که به اذعان کارشناسان به رقبایی جدی برای رسانه های خبری تبدیل شده است، وجود ندارد. کافی است بدانیم کانال تلگرامی و حساب توئیتر خبرگزاری حتی به 6000 عضو هم نمی رسد که تصویری نامطلوب و مایوس کننده از قدرت جذب و تاثیرگزاری به نمایش می گذارد آنهم در زمانی که نسل جدید 247 درصد بیشتر از نسل قبلی تحت تأثیر رسانههای اجتماعی قرار گرفتهاند (10) و نظام اسلامی بیشتر از هرزمان دیگری به شنیدن دیدگاه و راه کارهایش در بحران های طائفه ای منطقه و مواجهه با جریان تکفیری نیازمند است.
بدتر اینکه نه در میان موافقان و نه در میان مخالفان تقریب، هیچ حرفی از خبرگزاری نیست و دنیای ارتباطات خالی از هرگونه واکنشی در قبال آنست. کافی است در فضای مجازی جستجو کنید، دریغ از یک دشمنی یا اظهار نظر و موضع گیری، بنظر می رسد خبرگزاری رغبت هیچ کس را بر نیانگیخته و منافع هیچ کسی را هم به خطر نیانداخته است و در عین حال به صورتی دهشتناک به این وضع عادت کرده است و هیچ تحرکی برای شکستن این سکوت خبری از خود نشان نمی دهد، غافل از اینکه در دنیای رسانه اگر دشمنی ندارید یعنی موثر نیستید یعنی مرده اید.
اما تراژدی اصلی آنست که تولید خبر در این رسانه در حد و اندازه های خبرگزاری نیست، آنهم درست در زمانی که خبرگزاری ها اصولا بدلیل دسترسی به حجم بالای اخبار و اطلاعات دریافتی مجبور به اولویت بندی و گزینش آن می شوند و در عین حال در طول شبانه روز با گردش سریع عناوین اخبار در صفحه اول آن ها مواجهیم اما جای تعجب ندارد که در خبرگزاری تقریب جدای از اخبار روزمره و محدود سازمان و چند خبر اختصاصی که بطور معمول از قدرت موج سازی و ارزش خبری بالایی هم برخوردار نیستند، در حوزه خبر، چیز دیگری یافت نمی شود و برخی عناوین تیتر یک بدون برجستگی خاصی تا ساعت ها باقی می مانند درحالیکه آنچه رسانه را رسانه می کند، قدرت تطبیق و هماهنگی با سرعت تحولات و تغییراتی است که برای پوشش دادن رویدادها بدان نیاز دارد، در دنیایی که از آن به جامعه اطلاعاتی یاد می شود، هر رسانه ای که بر قابلیت انتشار سریع اطلاعات مسلط شود، گوی سبقت را در جهت دهی افکار عمومی ربوده است، بهمین دلیل رسانه های همچون الجزیره قطر با تغییر استراتژی خود در بحبوحه انقلاب مردم مصر ابزارهای دم دستی و کوچک تصویر برداری را با دوربین های حرفه ای که نیاز به مجوز دارند جایگزین کرد تا در انعکاس وقایع 25 ژانویه جا نماند(11). اما خبرگزاری تقریب با درک این مهم، هیچ امتیازی از این شاخص را در ارزیابی تیم کارشناسی وزارت ارشاد بدست نیاورده است تا لیست نداشته هایش بیش از پیش کامل شود.
شما در خبرگزاری تقریب نمی توانید با اشکالات و مسائل مجمع و موانعی که بر سر راه آنست بطور شفاف آگاه شوید و از دیوبندی ها و بریلیوی ها، از جریان گولن و عثمانی مسلک های ترکیه، از نوسلفی ها، اخوان المسلمین و نواخوان غرب و از نمایندگان طیف های گوناگون فکری داخل و خارج در حوزه تقریب و مخالفان آن نیز خبری نمی شنوید، اگرچه باورش سخت است ولی حتی یک بار هم سازمان متبوعش را به چوب نقد نرانده است و اثری از دردمندی و دلمشغولی سازمان های مردم نهاد تقریبی در تیتر اخبار آن دیده نمی شود درحالیکه مروری اجمالی بر عوامل رشد رسانه های منطقه ای و مولفه های الهام بخش آن ها برای مقابله با این مرگ تدریجی و تغییر رفتار کافی است. بعنوان نمونه یکی از مهمترین دلائل برجستگی رسانه هایی همچون الجزیره و رشد برند رسانه ای آن ها، جدای از سرمایه گزاری های مالی و زیربنایی مناسب، رویکرد متفاوت این بنگاه نسبت به وضعیت داخلی کشورهای عربی بود که با زیر پاگذاشتن خطوط قرمز، به صراحت از سیاست های عربی به انتقاد پرداخت و بدون سانسور سعی در ایجاد صداقت خبری داشت؛ از این رو بر موج افکار عمومی منطقه و حتی در مواردی در جهان سوار شد و مخاطبان خود را مبهوت کرد(12).
در همین راستا چنانچه خبرگزاری محافظه کاری را کنار نهد و نهادها ، سیاست ها و برنامه های تقریبی گذشته و امروز را به چالش کشد، یک گام به رسانه بودن نزدیک تر شده است. از طرفی دیگر خبرگزاری تقریب در سند خبری خود، مدعی است که موظف به ارتباط دوسویه با مخاطبان و توجه به دغدغه ها و توقعات آنها است(13) اما هنوز دفاتر استانی فعال بویژه در مناطق اهل سنت دارا نیست و از طیف های مختلف اهل سنت کشور کارشناس، خبرنگار و روزنامه نگار حرفه ای استخدام نکرده است. مگر نه اینست که بایکوت رسانه ای از جمله دل مشغولی های جریان ها و گروه های مردم نهاد اهل سنت داخلی از جمله مکتب القرآن کردستان و گروه دعوت و اصلاح است و مانع بزرگی بر سر راه همراهی همه جانبه و فعالانه ایشان با برنامه های تقریبی بشمار میرود ولی اثری از خبرگزاری تقریب و ساز و کار هوشمندانه آن برای جامعه پذیری مخالفان و منتقدان روند تقریبی انقلاب اسلامی بگونه ای که نقش خود را در عین احساس آزادی و امنیت طبق آن سامان بخشند و در تعارض اساسی با رفتار مورد انتظار دیگر افراد و طیف های فکری مذهبی جامعه شیعی قرار نگیرند؛ دیده نمی شود(14).
از دیگر مشکلات زیرساختی خبرگزاری تقریب نبود حس رقابت با دیگر رسانه ها است که از وابستگی مالی و عدم برنامه ریزی برای خودکفایی اقتصادی از طریق جلب آگهی، فروش بسته های خبری و آژانس عکس ناشی می شود؛ از آفات این مسئله بروز پدیده کارمند رسانه در مقابل روزنامه نگار حرفه ایست. کارمندانی که پرداخت حقوق آن ها وابستگی تام به کیفیت خروجی های آن ها و بقای سازمانی آن ها ندارد که در طول زمان باعث بی انگیزگی در تولید محتوای با کیفیت خواهد شد و این وسط مخاطب محوری و جذب خواننده است که از اولویت افتاده و کمرنگ خواهد شد.
باید بپذیریم که بنگاه رسانه ای وقتی تنها به سازگاری با محیط و شرائط پیرامونی حول محور تقریب می اندیشد در بهترین حالت نگاه دنباله رو خواهد داشت تا از قافله رویدادها عقب نماند و حداقل بهره ای از سوژه های رسانه ای نصیبش شود، در حالیکه تفاوت رسانه با دیگر سازمان ها در ساخت آینده و ایجاد فرصت های نو است و این امر بدون سیاست گذاری رسانه ای صحیح ممکن نخواهد شد. سیاست گذاری راهی است برای فکر درباره جهان تقریبی و بایسته های آن؛ همچنین پاسخ به این سوال که فرار از تهدید تکفیر و و خلق فرصت های تقریبی چگونه ممکن است(15) و بالاخره اولویت های ما در انتخاب موضوعات و سوژه های خبری کدامست؟ در این میان از مهمترین عوامل تعیین استراتژی در رسانه های خبری سطح ارتباطات است. به میزانی که تعاملات و ارتباطات و در یک کلام دیپلماسی وحدت رشد یافته تر باشد به همان اندازه سیاستگذاری های محتوایی پویا تر خواهد شد. در حقیقت آنچه از خبرگزاری دیده می شود، انعکاس وضعیت روانی و عملیاتی مجمع است که از ضعف ها و آسیب ها و واقعیات آن ریشه می گیرد. به تعبیری این ارتباط دوسویه است و آشکار ترین سند بی برنامگی مجمع و ضعف گفتمان سازی آن، حال و روز خبرگزاری رسمی آنست؛ زمانی که سازمان در سیاستگذاری خود پیچیدگی ها و ظرائف دیپلماسی را لحاظ نکند، نمی توان به طراحی و پیاده سازی سناریوهای جنگ روانی در خبرگزاری تقریب امیدوار بود و از آن بعنوان بازوی دیپلماسی رسانه ای یاد کرد؛ چراکه این دیپلماسی تابع شرایط، سیاست ها، جهت گیری ها، پیش بینی ها و برنامه ریزی های مجمع تقریب است. اما می توان بگونه ای دیگر هم اندیشید و همزمان با تحولات عصر ارتباطات باور داشت که رسانه نه تنها از اقتضای شرائط و کمبودهای نهاد بالادستی منفعل نمی شود؛ بلکه با تکیه بر اندیشه و سیاست مترقی رسانه ای، محیط و آینده را می سازد و با دگرگون سازی و ایجاد بسترها و زمینه های بدیع، قدرت افکار عمومی را در اختیار گرفته و آن را در راستای اصلاح ذهنیت مدیران بکار خواهد گرفت و ظرفیت رسانه در پیشبرد اهداف را نشان خواهد داد؛ از این رو لازم است خبرگزاری تقریب نسبت به عرصه رسانه نگاه جبهه ای داشته و خود را در معرض تهاجم و تهدید رسانه ای تعریف نماید تا مانند تابلو اعلاناتی عمل نکند که بود و نبودش تفاوت چندانی نخواهد کرد.
امید است روزگاری برسد که با افتخار اعلام کنیم این مجمع تقریب بود که خبرگزاری را تاسیس کرد اما این خبرگزاری است که مجمع کنونی را بوجود آورده و جهت می دهد(16)
منابع
1. آیت الله خسروشاهی، مصاحبه شفاهی با اندیشکده مرصاد
2. مجمع وارد دومین مرحله راهبردی از فعالیت اش یعنی مرحله “گفتمان سازی تقریب” شد. در این مرحله، مجمع به ترویج گفتمان تقریب در سطح جهان اسلام اقدام کرد و با کمک نهادهای تحت پوشش خود و با تلاش های بسیار زیاد، موفق شد تا «گفتمان وحدت و تقریب مذاهب» را به گفتمان شایع و رایجی در جهان اسلام تبدیل کند و اما ورود به مرحله سوم یعنی مرحله عملیاتی کردن و میدانی سازی فعالیت های تقریبی نیازمند…(گزارش ایسنا/آیت الله محسن اراکی، 24/9/1394دیدار با جمعی از نمایندگان مجلس)
3. سایت خبرگزاری مهر12/8/96، رسانه های برتر نمایشگاه مطبوعات معرفی شدند
4. جدول امتیازات دومین رتبه بندی خبرگزاری های داخلی، سایت اداره کل مطبوعاتی و خبرگزاری های داخلی وزارت ارشاد
7. مصاحبه اندیشکده مرصاد با مسئولین خبرگزاری ایکنا
8. شاخصهای رتبه بندی خبرگزاری ها، سایت اداره کل مطبوعاتی و خبرگزاریهای داخلی وزارت ارشاد
9. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران
10. همان
11. واکاوی شبکه الجزیره در تقویت قدرت نرم قطر، سیدرضی عمادی، مهدی ذاکریان
12. همان
13. سایت خبرگزاری تقریب، درباره ما
14. نقش رسانه ها در گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی، علی اصغر قائمی نیا
15. تکنیک های سیاست گذاری رسانه ای، سمیه لباف
16. برخی تحلیلگران عنوان می کنند «دولت قطر شبکه الجزیره را تاسیس کرد، اما این الجزیره است که قطر کنونی را بوجود آورده است، )Choubaki, 2009: 124)، واکاوی شبکه الجزیره در تقویت قدرت نرم قطر، سید رضی عمادی، مهدی ذاکریان