نویسنده: احمد ناجی
ترجمه: ایمان محمدی
سیاست های مدرنیزاسیون عربستان سعودی که تحت نظارت ولیعهد محمد بن سلمان است، منجر به تغییراتی در ساختار نهادهای دولتی و جامعه سعودی شده و حوزه دینی، یکی از برجستهترین عرصه هایی بوده که تحولات محسوسی را شاهد بوده است. نظام سیاسی-مذهبی عربستان در مهمترین رکن پیدایش خود، بر ائتلاف بین آل سعود به عنوان حاکم و سلفیگری وهابی به عنوان مشروعیت بخش استوار بود؛ اما به نظر می رسد که محمد بن سلمان در حال دور شدن از این رویکرد است تا بتواند با کاهش محدودیتهای مذهبی و اجتماعی که برای مدت طولانی بر فضای عمومی عربستان حاکم بوده است، حمایت از خود را در میان جوانان افزایش دهد.
این دگرگونیها، سؤال مهمی را در مورد آینده پیوندهای میان عربستان سعودی با سلفیگری ایجاد کرده است. در دهههای گذشته، حمایت عربستان از سلفی گری یکی از ابزارهای قدرت نرمی بود که سعودی برای گسترش نفوذ خود در جوامع مسلمان از آن استفاده میکرد که یکی از این موارد را در یمن شاهد بودیم. در سال 1982، مقبل الوادعی، عالم سلفی مقیم عربستان، دارالحدیث را در استان مرزی صعده یمن تأسیس کرد و این اقدام، توسعه جنبش سلفی در یمن را به دنبال داشت. عربستان سعودی از الوادعی به عنوان وزنه تعادلی در برابر فرقه شیعه زیدی در صعده حمایت میکرد که اعضای برجسته آن متثر از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 بوده و از آن حمایت میکردند.
عربستان سعودی از گسترش سلفیت در یمن سود برده ودر مقابل، گفتمان سلفی نیز سعودی را به عنوان مهمترین حافظ اسلام به تصویر میکشد. شاید دلیل این بینش آن باشد که آموزههای سلفی اساساً مبتنی بر اندیشههای علمای سعودی مانند عبدالعزیز بن باز، محمد بن العثیمین، محمد بن ابراهیم آل شیخ و دیگران است.
اما در حال حاضر و علیرغم کاهش آشکار موقعیت سلفیگری در عربستان، پادشاهی سعودی در حال تقویت ارتباط خود با سلفیها در یمن بوده و در میان تشدید درگیریها، همکاری خود را با آنها گسترش داده است. با توجه به تفاوتها و فاصله ایدئولوژیک بین گروههای سلفی و انصارالله نزدیک به ایران، سلفیها به نیروی اصلی مورد حمایت ائتلاف عربی به رهبری عربستان تبدیل شده بودند. چندین تیپ نظامی تحت سلطه عناصر سلفی وجود دارد که توانسته است توازن قوا را در جبهههای اصلی نظامی تغییر دهند که از جمله آنها می توان به تیپهای العمالقه اشاره کرد که با حمایت عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عملیات کنترل مناطق ساحلی در غرب یمن را بر عهده داشتند و چندی پیش در نبرد شبوه نیز به دستاوردهای بزرگی دست یافتند.
تغییر رابطه دولت سعودی و سلفیها در یمن با دگرگونیهایی در محیط سلفیهای این کشور همراه بوده است. سلفیهای یمنی از نظر تاریخی به سه دسته سلفی-جهادی، سلفیهای سیاسی و سلفیهای سنتی تقسیم میشوند. قسم سیاسی که ریشههای سلفی دارند، راه اسلام ایدئولوژیک خود را مانند احزای اتحاد الرشاد و السلام و التنمویه با مشارکت در سیاست دنبال میکنند. در ایم میان، بیشترین پیرو در یمن را سلفیهای سنتی دارا میباشند. در حالی که دسته اول مبارزه میکنند و دسته دوم توسط سعودی نادیده گرفته میشوند، عربستان به سلفیهای سنتی یمن نزدیکتر میشود. از نظر تاریخی، جریانهای سنتی سلفی از مشارکت در سیاست خودداری میکردند و خواهان اطاعت از حاکم بودند؛ اما این اصل پس از تسلط انصارالله بر صنعا در سال 2014 و رانده شدن سلفیها از مناطق تحت کنترل صنعا در شمال، متزلزل شد و سلفیهای سمنتی به عنوان نیروی نظامی تاثیرگذار در بسیاری از مناطق یمن در مقابل انصارالله ایستادند.
این تغییر در صحنه سیاسی، تعداد زیادی از سلفیهای سنتی را بر آن داشت تا در کنار ائتلاف تحت رهبری عربستان در یمن در مقاومت حوثیها شرکت کنند و آنها خود را در قلب جبهههای رهبری بسیاری از گروههای مسلح دیدند. رخدادهای یمن با تغییراتی که محمد بن سلمان در داخل عربستان در حال ایجاد بود، ارتباطی نداشت. در حالی که حمایت سعودیها از سلفیهای داخل عربستان کمتر شده؛ اما سلفیهای سنتی یمن همچنان عربستان را قیم خود پنداشته و به قدرت سخت سعودی در جبهه های یمن تبدیل شده بودند و این همان چیزی بود که رهبران عربستان از سلفیت میخواستند.
عربستان سعودی در راستای تحکیم ارتباط خود با گروه های سلفی، سه انگیزه را دنبال میکند. انگیزه اول در تقویت دشمنی(اعم از ایدئولوژیک و نظامی) میان سلفیها و حوثیهاست که عربستان سعودی به دنبال تضعیف آنها در یمن است. در حالی که سال 2014، حوثیها منطقه دماج در استان صعده را تصرف کرده و سلفیها را مجبور به ترک این منطقه کردند و بعد از آن نیز با نفوذ به مناطق دیگر، سلفیها را تحت فشار قرار دادند که باعث تشدید احساس نارضایتی و دشمنی سلفیها نسبت به حوثیها شد؛ اما هنگامی که ائتلاف به رهبری عربستان، عملیات نظامی خود را در یمن از مارس 2015 آغاز کرد، سلفیهای رانده شده توسط حوثیها به عنوان شرکای قابل اعتماد نظامی در عملیات زمینی ائتلاف ظاهر شدند.
انگیزه دوم عربستان که منجر به حمایت بیشتر از سلفیها میشود این است که آنها برنامه سیاسی خاصی ندارند که بتواند فشاری بر عربستان سعودی یا امارات ایجاد کند بلکه هدف اصلی سلفیت در یمن مبارزه با حوثیها است. این واقعیت به سلفیها موقعیت ممتازی را در میان سایر گروه های یمنی در کنار ائتلاف داده است زیرا که گروه های دیگر از جمله حزب اصلاح و برخی جدایی طلبان جنوب یا احزاب چپ در یمن دارای برنامه های سیاسی هستند که در برخی نقاط با اهداف سعودیها در تضاد است.
انگیزه سوم سعودی از حمایت سلفیها، حفظ نفوذ مذهبی عربستان در یمن است که گروه های سلفی در چهار دهه گذشته به تداوم آن کمک کرده اند. هرچند سعودیها، توافقات منعقد شده برخی از رهبران سلفی با حوثیها در مناطق شمال یمن بعد از سال 2014 را نگرانکننده میدانند، زیرا منجر به ادغام سلفیها در این مناطق و تسلط حوثیها بر مواضع آنها شده است؛ اما حمیا خود را از این گروه ها قطع نکردهاند. توافقات مذکور بر پایان دادن به لفاظیها و تقابل های خصمانه و همچنین ارتباط مستقیم بین دو طرف برای رسیدگی به هر موضوعی بود که ممکن است بین دو طرف پیش بیاید. اگرچه درگیری های یمن به موسسات آموزشی در این کشور آسیب جدی رسانده است؛ اما مدارس سلفی همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند و حتی در چندین منطقه از کشور از جمله عدن، الضالع و المهره گسترش یافتهاند زیرا که عربستان از سلفی ها حمایت نظامی و مالی گسترده میکند و مراکز مذهبی آنها را مورد حمایت کامل قرار داده است.
از سوی دیگر، سلفیها نیز حضور حامیان منطقهای مانند عربستان سعودی و امارات را نه تنها به دلیل حمایت مالی، بلکه به این دلیل که به سلفیها برای کسب مشروعیت در مبارزه علیه حوثیها کمک میکنند، مهم میدانند. آنها پس از رابطه برخی از سلفیهای سنتی یمن با القاعده از عواقب آن ترسیده بودند؛ اما پیوستن برخی از آن سلفیها به دولت یمن(مورد حمایت عربستان)، به کاهش این ترسها کمک کرد که میتوان از جمله آنها، عضویت ابوزرعه المحرمی، فرمانده تیپهای سلفی العمالقه در شورای هشت نفره ریاست جمهوری(مورد حمایت ائتلاف) اشاره کرد.
با توجه به چشمانداز سیاسی و نظامی حاکم بر یمن، روابط بین سعودی و سلفیها با وجود تغییراتی که در حوزه مذهبی در داخل عربستان ایجاد شده، همچنان قوی خواهد بود. باید گفت، در حالی که عربستان سعودی به نبرد خود در یمن ادامه میدهد، سلفیها به عنوان شرکای مورد علاقه و بخش اساسی شبکه نفوذ سعودی در یمن باقی خواهند ماند. نقش گروههای سلفی مورد حمایت عربستان در یمن در سالهای گذشته تغییر کرده است. سلفیگری تا دهه گذشته یک نیروی نرم بود که از طریق آموزش دینی گسترش می یافت؛ اما امروز بخشی از قدرت سخت عربستان سعودی شده است، زیرا که دانش آموختگان این مکتب به مبارزان جبهه های نبرد تبدیل شده اند. این واقعیت تنها به یمن محدود نمیشود بلکه در مناطق دیگری مانند لیبی نیز صدق میکند، جایی که گروه های سلفی مدخلی مورد حمایت عربستان شاهد تحولی مشابه بودهاند. گروههای سلفی به عنوان موردی کامل، روند پیچیده تبادل فرامرزی عقاید مذهبی و میزان تاثیر قدرتهای خارجی بر آن برای ایجاد نفوذ در جوامع دیگر دولتها را نشان می دهد.